یواشکی...
تسبیح و استخاره و قرآن یواشکی
کارم شده است حافظ و دیوان یواشکی
در هر نبرد از تو اگر زخمه خورده ام
من را کشانده ای سر میدان یواشکی
هی چکه چکه چشم زمین تر نمی شود
شک می برم به قطره ی باران یواشکی
انگشت بر لبی که صد افسوس می گزد
من و تو قرار و سادگیمان یواشکی
سالاد فصل می خورم و آه می کشم
اندوه توی سفره ی مهمان یواشکی
سیب و ترنج طعم گلابی دهان تو
نوشیده آب از لب لیوان یواشکی
[ پنج شنبه 90/12/11 ] [ 11:43 عصر ] [ mina ]